فرهنگ و زندگی

نکات جذاب و حتی الامکان مفید برای نسل جوان

فرهنگ و زندگی

نکات جذاب و حتی الامکان مفید برای نسل جوان

وبلاگی با مطالب جدید و جذاب و مفید برای شما انشاءالله

  • ۰
  • ۰

حق السکوت


624- (به مناسبت میلاد مسعود امیرالمؤمنین علیه السلام)
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🔸گروهى از یاران على علیه السلام پیش او رفتند و گفتند: این اموال را به شکلی تقسیم کن که اشراف عرب و قریش را بر بردگان آزاد شده و مردم غیر عرب ترجیح دهى و کسانى را که از مخالفت و گریزشان بیم دارى با پرداخت مال بیشتر دلجویى کن .
چون یاران امام دیده بودند که معاویه با اموال چنان مى کرد.
🔹علی (ع) به ایشان فرمود: آیا می گوئید پیروزى را با ستم بدست آورم ؟! نه، به خدا سوگند هرگز چنین نخواهم کرد. به خدا سوگند اگر این اموال از خودم بود، باز هم به تساوى تقسیم مى کردم ، چه رسد به اینکه این اموال از مردم است.

🔸🔹- منبع: جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه -ابن ابى الحدید-ترجمه: دکتر محمود مهدوى دامغانى- (بخشى از خطبه 126 نهج البلاغه)
نکته:
🔸🔹هم اکنون این روش توسط عربستان و خیلی از کشورهای اسلامی درحال اجراست و با رشوه به این و آن مخالفین را نرم می کنند ، افتخار ایران است که جمهوری اسلامی چنین روشی ندارد .

  • سید محمد حسین مرکبی
  • ۰
  • ۰

اراده جمعی ملت ایران در نگاه میشل فوکو(فیلسوف و مورخ فرانسوی):
🔸کسی تا کنون اراده جمعی را به عینه مشاهده و لمس نکرده چون یک ابزار نظری است، من فکر می کردم اراده جمعی مانند خدا یا روح است.که هرگز نمی توان به چشم دید. ولی ما درتهران و در سراسر ایران اراده جمعی یک ملت را به وضوح مشاهده کردیم. خوب با این توصیف شما باید در برابر آن سر تعظیم فرود آورید ، این چیزی نیست که هر روز رخ دهد.
🔸🔸منبع: کتاب فلسفه تاریخ نوشته جمعی از نویسندگان غربی /ترجمه نوذری ص 565

  • سید محمد حسین مرکبی
  • ۰
  • ۰

#خاطرات_دست_اول_از_تاریخ_انقلاب_اسلامی
🔻خاطره پنجم: ماجرای قمه کشها
🔸گوینده خاطره آقای طحان از فعالان انقلاب در منطقه خواجه ربیع مشهد:
❌چند ماه به پیروزی انقلاب مانده بود، در منطقه خواجه ربیع مشهد یک شعبه نفت وجود داشت که نفت چند شهرک اطراف را تامین می کرد، مردم گاهی یکی دو روز صف می ایستادند نوبتشان نمی شد، بعد از چند روز که بالاخره نفت به شعبه خواجه ربیع می رسید، تازه سر و کله قمه کشها و زنجیر کشها پیدا می شد.
❌ این افراد اصلا صف نمی ایستادند، بمحض این که خبر می شدند نفت آمده، می آمدند مردم را کنار می زدند و بخش زیادی از نفت را می ریختند داخل تانکر و برای خود و دوست و آشنا می بردند ، مردم عادی حریف آنها نبودند، پلیس دوران شاه هم، در خواجه ربیع، قدرتی نداشت.
🌸🍃چند جوان انقلابی جمع شدیم ، به مسؤل شعبه گفتیم شما نفت را که تحویل گرفتی تمام پولت را یک جا از ما بگیر و برو خانه ات، توزیع را بگذار ما انجام دهیم ، قبول کرد.
🌱🌸لیست مردم را به تفکیک محله تهیه کردیم ، بجای این که مردم بیایند صف بایستند و ساعتها در سرما اذیت شوند، قرار شد ما نفت را به نزدیک منازل ببریم بدون هزینه حمل و نقل ، منظم و بدون معطلی.
🌸🌀شبها تا صبح در سکوت و خلوت شب مشغول توزیع نفت می شدیم ، صبح که میشد نفت هر کوچه را به یکی از منازل آن کوچه تحویل داده بودیم، چون نیمه شب نمی شد همه مردم را بیدار کرد و نفت را تحویل داد.
🔆🍃صبح هر کس بدون زحمت از آن منزلی که گالن های نفت در آنجا بود ، سهمیه را که در ظرفش ریخته شده بود تحویل می گرفت.
⚔️تهدید های شدیدی از طرف خانها و لاتها انجام شد که جلوی آنها ایستادیم و ارزش تکریم مردم و عدالت را این قدر بالا می دیدیم که حاضر به مقاومت در برابر تهدید جانی شدیم.
🔆🔅چندین نفر با ما بطور رایگان در این طرح بزرگ همکاری داشتند ، جالب است که این توزیع کنندگان ، سهمیه شان مانند بقیه، همان یک گالن بود، مثل بقیه، وقتی نوبت کوچه آنها شد نفت می گرفتند ، بدون هیچ امتیاز و اولویت.
🔆🔅این فقط یکی از خدمات مسجد ، در منطقه خواجه ربیع مشهد بود.
🔅🌱🌷🌺🌸🌱🔅

  • سید محمد حسین مرکبی
  • ۰
  • ۰
  • سید محمد حسین مرکبی
  • ۰
  • ۰

613- بخش هایی از تاریخ شفاهی معاصر:  

بسم الله الرحمن الرحیم //دو سه سالی است خاطرات دوران انقلاب رو که کمتر هم از آنها یاد میشود از دوستان جمع آوری و در فضای مجازی یا در جلسات منتشر می کنم ، از شما هم خواهشمندم خاطره ای اگر از آن زمان دارید یا شنیدید که جذابه برای من بفرستید، ذیلا نمونه ای را که قبلا تهیه شده تقدیم می کنم:

#خاطرات_دست_اول_از_تاریخ_انقلاب_اسلامی/خاطره چهارم

گوینده خاطره : رمضانعلی انتظاری(از همکاران در مشهد)

روزهایی که تازه داشت انقلاب اوج می گرفت من در نیشابور طلبه بودم ، شبها در حجره مدرسه می خوابیدم ، یک روز شنیدم طلبه ها در قم اعلامیه هایی پخش می کنند و در آنها رژیم طاغوت را مورد نقد قرار داده و شعارهای انقلاب را نشر می دهند.

وقتی شب شد چند برگه برداشتم روی هریک شعاری نوشتم مانند: مرگ بر شاه خائن ...

این برگه ها را تقریبا ساعت 2 نیمه شب که خیابان اصلی شهر نیشابور ، خیلی خلوت بود با احتیاط و سرعت، به شیشه دو بانک چسباندم ، چسب های خوبی هم تهیه کرده بودم که به این سادگی کنده نشود، دو اعلامیه دیگر را هم یکی به ورودی مسجد جامع شهر و دیگری را سر چهار راه چسباندم.

به مدرسه علمیه برگشتم موقع نماز صبح شده بود ، نماز خواندم و خوابیدم ، ساعت حدود 7 صبح از خواب بیدار شدم بعد از انجام یکی دو کار به خیابان رفتم ببینم نتیجه کارم چه بوده ، به مقابل بانک رسیدم، دیدم تمام کارمندها آمده اند بیرون و با جدیت تمام، دارند با کاردک و آب، اطلاعیه را پاک و شیشه را تمیز می کنند، خوشبختانه چسب ها آنقدر محکم بود که کنده نمی شد.

 به بانک بعدی رفتم همین وضعیت بود، به مسجد جامع رفتم هنوز اطلاعیه نصب بود، سر چهارراه هم اطلاعیه هنوز سر جایش بود.

از آنشب به بعد چون ساواک بو برده بود طلبه ها منشأ این کار باشند هر شب دو پلیس تا صبح مقابل در حوزه علمیه نگهبانی می داد.

  • سید محمد حسین مرکبی
  • ۰
  • ۰

چاخان پذیر !

612- چاخان پذیر ؟!
🔅هر کس مانند ابوموسی اشعری باشد و بتوان هنداونه زیر بغلش داد ، به هر کس بتوان با چاپلوسی گفت تو زبان مردم را می فهمی ، تو خیر و صلاح امت را بهتر می دانی ، تو تند رو و دشمن تراش نیستی ، تو از اول گفتی جنگ منفور است، این خونها محترم است ، تو گفتی با گفتگو بهتر می توان به نتیجه رسید. تو گفتگوی تمدنها را کلید زدی ، تو گفتی موشک ها را کنار بگذارید ، امروز زمان تعامل و گفتار است نه زمان اعدوا لهم مااستطعتم.(1)
تو گفتی امروز زمان عرضه اسلام رحمانی است.
🌀هر کس را بتوان با این جملات فریب داد و باد در دماغش انداخت ، باید بترسد زیرا که زمینه دارد تا به ابوموسی اشعری زمان تبدیل شود .
🌀ابوموسی چنان مغرور شده بود که فقط خودش را قبول داشت، وقتی عمروعاص می گفت شما صحابه رسول خدایی من قبل از تو، لب به غذا نمی زنم ، صد در صد به عمروعاص اطمینان می کرد و بر خود باوریش می افزود، خودرا در رده معصومین(ع) می دید و در مهمترین مسائل که همان تصمیم نهایی برای جنگ یا صلح بود، نظر می داد و بجای قبول فرمان خدا و ولی او، مخالف ایشان حرکت می کرد ، به همین قانع نبود، با تبلیغ و کمک گرفتن از آیه و حدیث ، روش امام زمان خودرا اشتباه می خواند و اراده مردم را تضعیف می کرد.
❌می بینیم که تاریخ ممکن است بارها و بارها تکرار شود. پس ضروری است همگی، خصوصا نخبگان مواظب رفتار خود باشند.
1-  سوره انفال آیه 60
---------------------------------

کانال تاریخ اسلام در ایتا  eitaa.com/tarikhye

در سروش splus.ir/tarikhye

 در گپ https://gap.im/tarikhye

  • سید محمد حسین مرکبی
  • ۰
  • ۰

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

  • سید محمد حسین مرکبی
  • ۰
  • ۰

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

  • سید محمد حسین مرکبی