فرهنگ و زندگی

نکات جذاب و حتی الامکان مفید برای نسل جوان

فرهنگ و زندگی

نکات جذاب و حتی الامکان مفید برای نسل جوان

وبلاگی با مطالب جدید و جذاب و مفید برای شما انشاءالله

۴۰ مطلب با موضوع «آزادی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

قسمت اول:

نگاهی به تاریخ می اندازیم، معاویه نه تنها امنیت شهرهای تحت کنترل خودش را برقرار کرد بلکه شهرهای مرزی تحت پوشش حکومت علی(علیه السلام) را نا امن کرده بود.

چرا؟ مگر توان مدیریت بالایی داشت؟ مگر سیاستمدار قوی تری بود؟

ابن زیاد که فرماندار معاویه بود چگونه توانست در بصره نظم برقرار کند بطوری که مردم در خانه ها را باز می گذاشتند کسی جرأت دزدی نداشت. چون او دنبال بهانه می گشت که با کشتن مردم از آنها زهر چشم بگیرد.

بله ابن زیاد حکومت نظامی در بصره برقرار کرد، نوشته اند که یک نفر بی اطلاع از ساعت منع رفت و آمد، وارد شهر شد، اورا دستگیر کردند نزد ابن زیاد آوردند، ابن زیاد دانست او بی خبر از حکومت نظامی وارد شهر شده ، ولی برای این که درس عبرتی برای بقیه باشد، اعدامش کرد. این نمونه ای از خشونت او بود، بعدهم به کوفه آمد و با ایجاد ترس و کشتار و رشوه ، در مدت کوتاهی ، مردم را مطیع کرد. در فرمانداری ابن زیاد، مردم مثل آدم آهنی و مترسک گوش به فرمان، بودند.

ادامه دارد...

  • سید محمد حسین مرکبی
  • ۰
  • ۰


🔻
به مناسبت میلاد مبارک آن حضرت:
✔️مسعودی (مورخ) در توصیف عصر امام سجاد(ع) می نویسد:
🔸«علی بن الحسین امامت را به صورت مخفی و با تقیه شدید و در زمانی دشوار، عهده دار شد»
🔆در چنین زمانی که به خاطر اختناق بعد از حادثه عاشورا، نمی شد مردم را در کوچه و بازار تبلیغ کرد.امام سجاد به تبلیغ درون خانه خود روی آوردند.
🍃در آن زمان در بازار برده فروشان، برده فراوان بود، برده ها معمولا افرادی مطیع بودند و ضمیری صاف و پاک داشتند.
🔆 امام سجاد هر سال معمولا تعداد قابل توجهی برده می خریدند و هنوز یک سال از مدت خرید نگذشته آنها را آزاد می کردند.🌷
🍃رمز کار این بود، این بردگان را امام در خانه تحت آموزش و تربیت قرار می دادند و با آزاد کردن آنها پس از چند سال، در شهر مدینه گروه زیادی از بندگان و کنیزان آزاد شده آن حضرت دیده می شد.
🔆آنان به صورت انسانهاى نمونه اثر تربیتی در جامعه می گذاشتند و پس از آزادى نیز ارتباطشان با امام وصل بود.
🍃امام با این برنامه در واقع یک کانون تربیتى به وجود آورده بودند، این برنامه با توجه به محدودیتهایى که امام در ارشاد مستقیم جامعه داشتند، ابتکاری درخور توجه است.
✔️بر گرفته از کتابهای:
زندگانى زین العابدین، نوشته سید الاهل، عبدالعزیز، ترجمه حسین وجدانى ص 55
و کتاب امام چهارم پاسدار انقلاب کربلا از استاد على اکبر حسنى
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
کانال پنجره ای به تاریخ  eitaa.com/tarikhye

  • سید محمد حسین مرکبی
  • ۰
  • ۰


«تاریخ برای نوجوانها»
🕊به مناسبت عید بزرگ مبعث :🕊
🍃در این روز جبرئیل خدمت حضرت محمد(ص) آمد و عرض کرد از امروز شما به پیامبری انتخاب شده ای .
✖️تمام وقایع سخت و طاقت فرسا از آنجا شروع شد که پیامبر(ص) از غار حراء به داخل شهر مکه آمدند و طبق دستور خداوند به مردم گفتند من پیامبرم، شما را دعوت می کنم به یکتا پرستی و کنار گذاشتن بت ها .
⚔️مخالفت ها با شدت آغاز شد و روز به روز شدت گرفت، هر کس مسلمان می شد به سختی کتک می خورد و وحشیانه شکنجه می شد.
🍃بطوری که با گذشت 13 سال دعوت به اسلام، فقط تعداد اندکی نترسیدند و مسلمان شدند.
⚔️تا اینکه بالاخره مشرکین تصمیم گرفتند یک شب بریزند و پیامبر را در حال خواب بکشند.
🍃اما خداوند که قول داده بندگان مؤمنش را نجات دهد، به پیامبر(ص) دستور داد شبانه از مکه فرار کند.
🍃قرار شد علی(ع) که تقریبا 23 ساله بود از جان گذشتگی کرده، به جای پیامبر در رختخواب بخوابد، پیامبر(ص) هم در تاریکی شب، مکه را ترک کند.
✖️کفار خانه پیامبر را محاصره کردند و مخفیانه به داخل نگریستند، دیدند وضع عادی است و یک نفر در رختخواب مخصوص پیامبر خوابیده، مطمئن شدند که نقشه بخوبی پیش می رود.
✖️ سکوتی مرموز اطراف خانه پیامبر(ص) حاکم بود، مشرکین در ساعت مقرر حمله کردند، شمشیرها آماده بود اما خوشبختانه ابتدا رو انداز را برداشتند که مطمئن شوند کسی که خوابیده همان محمد(ص) است؟
⚔️اگر قبل از برداشتن رو انداز، شمشیرها را فرود می آوردند، کسی که خوابیده بود معلوم نبود زنده بماند.
✖️اما همه شگفت زده و به شدت عصبانی شدند وقتی دیدند علی(ع) به جای پیامبر(ص) در آنجا خوابیده .
✖️در اوج خشم، نزدیک بود علی (ع) را قطعه قطعه کنند ، اما دست نگه داشتند و با خشونت از او خواستند زود بگوید محمد(ص) کجاست؟
🍃بله به این شکل مرحله اول رسالت پیامبر(صلی الله علیه و آله) که 13 سال پر از درد و رنج بود در یک شب بسیار خطرناک به پایان رسید و هجرت به مدینه آغاز شد.
•❀🍃🌺🍃❀•
🌺اگر این مطلب را پسندیدید یا نقدی دارید حتما از نظر خود مارا با خبر فرمایید.
«ارادتمند شما مرکبی»

  • سید محمد حسین مرکبی
  • ۰
  • ۰

خاطرات...
2- نفرت‌انگیزترین روز یک دیپلمات 🔻🔻
🔸مجید مهران، دیپلمات دوران پهلوی، در خاطرات خود می نویسد.
✖️در بغداد کاردار بودم، تلگرافی از وزارت امور خارجه ایران رسید: «طوری حرکت کنید که ساعت 10 صبح شنبه به پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر شرفیاب شوید...»
✖️خودم را سر قرار به کاخ صاحبقرانیه رساندم، پس از مدتی انتظار بالاخره همراه بقیه شرفیاب شدیم.
داخل سالن دیدم شاه ایستاده و بدون این که به دکتر خلعتبری «وزیر امور خارجه» نگاه کند مشغول مطالعه یک گزارش است.
✖️پس از خواندن ، یک دفعه نامه را به هوا پرت کرد و در حالی که دست خود را دراز کرده بود به طرف خلعتبری آمد تا او زانو بزند و دستش را ببوسد.
✖️در طول عمرم چنین صحنه ناراحت‌ کننده‌ ای ندیده بودم. نفر بعدی سرتیپ قدر هم همین تشریفات عجیب را انجام داد.
✖️من حیران و سر دو راهی قرار گرفتم. آیا دستبوسی کنم یا برگردم و زندان و شکنجه ساواک را تحمل کنم.
(وقتی نوبت من شد)، ناچار همان کار را کردم که همکارم انجام داد. البته از قدیم به عنوان سنت ، دست بزرگان سیاسی یا روحانی که مقامی شایسته داشتند، بوسیده می‌ شد. ولی زانو زدن را تا آن روز ندیده بودم.
✖️طبق تشریفات جدید مقرر شده بود سفرا و مقامها در موقع شرفیابی زانو بزنند و دستبوسی کنند و اطاعت خود را (از دربار و سلطنت) ثابت کنند. خاطره تحقیر کننده آن روز ، یکی از بدترین های زندگی من بود.
✔️منبع: فصلنامه تاریخ معاصر ایران - شماره 2، بهمن 1383
✔️تذکر: این فرد خاطراتش را در دو کتاب به چاپ رسانده.

  • سید محمد حسین مرکبی
  • ۰
  • ۰

قصاب

خاطرات کوتاه از دوران حکومت شاه /// برای نسل نو🔻

1-«قصاب»🔻

🔸تقریبا پنجاه و پنج سال پیش زمانی که من تازه به دوره نوجوانی قدم می گذاشتم، یک روز پدر مرا به قصابی محله فرستاد تا چند سیر گوشت بخرم.

🔸آنزمان یخچال نبود، گوشت را به مقدار مصرف همان روز می خریدیم، قصاب گوشت را داخل روزنامه گذاشت و به من داد.

✖️✖️چند قدم به طرف خانه حرکت کردم که یک ماشین کنارم ترمز کرد ، نگاه عجیبی به روزنامه ای که گوشت داخل آن بود انداخت، فریاد زد این چیه ؟

✖️با ترس گفتم: گوشت خریدم.

✖️از کجا؟

✖️گفتم از آن قصابی.

✖️✖️مانند عقاب، گوشت را از من چنگ زد، به طرف قصابی خیز برداشت ، من هم تند رفتم، به من گفت تو نیا، خودش با یک جهش وارد قصابی شد.

✖️چند دقیقه سرگردان ، منتظر ماندم ، یک باره دیدم که مرد ناشناس از مغازه ، بیرون پرید، در حالی که لباسهایش را درست می کرد سوار ماشین شد و رفت.

✖️رفتم داخل قصابی، اوضاع به هم ریخته بود، قصاب هم کم مانده بود گریه کند، گفتم چی شد ؟

🔸گفت این ها ساواکی اند، می گفتند چرا داخل روزنامه ای که عکس شاهنشاه آریامهر! دارد گوشت گذاشتی ، به ایشان بی احترامی کردی، با مشت و لگد افتادند به جون من، بعدهم جواز کسبم را برداشتند و بردند.

✖️من به عنوان یک بچه تا آن لحظه نفهمیدم چه مشکلی در کار قصاب بود که این قدر کتک خورد! با خود می گفتم تو این دنیا چه خبره ؟

️چند روزی گذشت هنوز مغازه قصابی تعطیل بود و جوازش را نداده بودند؟

️تذکر: این خاطره واقعی است از آقای قندری ساکن مشهد که خودم از ایشان شنیدم (با دخل و تصرف در کلمات).

کانال ما در سروش و ایتا و گپ @tarikhye

  • سید محمد حسین مرکبی
  • ۰
  • ۰

خلاف ساختاری

خلاف ساختاری:🔻
🔸اتوبوسی که هدف افراد و سمت حرکتش رفتن به کربلاست، گناه کردن در این اتوبوس با اضطراب همراه است، به خلاف اتوبوسی که به آنتالیا می رود که فضای آن آماده تر برای گناه است ، گناه در آن با امنیت و بدون شرم انجام می شود.
✖️اتوبوسی که هدفش کربلاست اگر چند نفر در آن گناه کنند به اصل هدف و اکثر مسافرانش تعمیم داده نمی شود، نمی توان گفت پس این هم با اتوبوسی که به آنتالیا می رود فرقی ندارد.
🔸شاه و خانواده اش فاسد بودند و مملکت را به طرف نابودی می بردند، ارتفاعات راهبردی آرارات و بحرین را با افتخار به بیگانه دادند ، رئیسش برای ممنوعیت حجاب فاطمی، قانون وضع کرد، برای تسلط بیشتر قوای بیگانه راه آهن ساخت، برای زیر ستم آمریکا رفتن ، قانون کاپیتولاسیون نوشتند، در زندانها ناخن می کشیدند.
➕ولی مملکتی که به طرف اهداف مهدوی حرکت می کند و سکان بانش مورد تایید است با چند گناه بوسیله تعدادی از افراد به سمت جهنم تغییر مسیر نمی دهد، چون اینجا جرم و خلاف ، ساختاری و تشکیلاتی نیست. اجزاء خلاف کرده اند که باید اصلاح شوند.
منبع: کتاب پر ارزش دکل ص153 (نقل با دخل تصرف)
«شماره ردیف 717»

  • سید محمد حسین مرکبی
  • ۰
  • ۰

بر فراز قله ها


بر فراز قله ها🔻
✔️به مناسبت میلاد با برکت امیر مؤمنان علی (علیه السلام):
💠امام علی(ع) با لشکریان از مدائن به سوى انبار می رفتند، انبار یکی از شهرهای ایران بود که تازه  مسلمان شده بودند.
🔹 مردم انبار به استقبال آن حضرت آمدند. وقتى با امام روبرو شدند در مقابل او به تعظیم پرداختند.
🔹امام فرمود: این چه کارى است که انجام مى دهید و این چهار پایان را براى چه آورده اید؟
💠گفتند: این روش ما در تعظیم شاهان ایران بوده و این چهار پایان هدیه ما به شماست، ضمنا براى سپاهیان، غذا فراهم کرده ایم .
💠امام فرمود: روش شما در تعظیم بزرگان, به نفع آنان نیست، دیگر به این کار باز نگردید. چهار پایان را از شما مى پذیرم مشروط بر اینکه از مالیات حساب شود. 🔹غذارا به شرطی مى پذیرم که بهاى آن را بپذیرید.
🔹گفتند: اماما, ما دوست داریم که هدیهء ما را بپذیرى .
💠امام فرمود: ما از شما بى نیازتریم .
...🔸🌻🌷🔸...
منبع:کتاب فروغ ولایت- از آیه الله جعفر سبحانی
✔️تحلیل و برداشت:

🔅1-  مردم ایران شاید اولین بار بود که دیدند رئیس حکومت با صدها محافظ بر تختی روان به سفر نمی رود بلکه مثل بقیه بر اسب می نشیند.
🔅2-  مردم دیدند لازم نیست حرف خود را به پیشکار بگویند تا او عرایض را به نظر ملوکانه تقدیم کند!!
🔅3-  اگر آن مردم می دانستند که این رئیس حکومت، ساده ترین غذا را می خورد ، از تعجب ...!!
(کانال تاریخ اسلام درایتا - سروش و گپ @tarikhye)
•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•

  • سید محمد حسین مرکبی
  • ۰
  • ۰

در خواست ظالمانه در قالب مؤدبانه:🔻

✖️رئیس‌جمهور وقت آمریکا، خواستار اعطای مصونیت به مستشاران نظامی امریکا در ایران (کاپیتولاسیون) شد. او در متنی که برای دولت ایران فرستاد نوشت:

« سهولت در عملکرد مؤثر اعضای مستشاری، به نفع هر دو دولت خواهد بود. برای نیل به این هدف، سفارت مفتخر است پیشنهاد نماید که این پرسنل از امتیازات و مصونیت‌های مخصوص کارمندان اداری و فنی مشروحه در قرارداد منظم به قرار نهایی کنفرانس سازمان ملل متحد در مورد روابط و مصونیت‌های دیپلماتیک که در تاریخ 18 آوریل 1961 در وین امضا شده برخوردار گردند.

تحلیل: رئیس جمهور آمریکا با این جملات رنگ آمیزی شده خواستار مصونیت دیپلماتیک برای تمام مستشاران و کادر نظامی خود، در حد مصونیت یک سفیر شد که این در خواست همان قرار داد ظالمانه کاپیتولاسیون بود و شاه و دولت ایران هم پذیرفتند! !

❀✿🌺❀✿🌺❀✿

«شماره ردیف 697»

کانال پنجره ای به تاریخ// در ایتا – سروش و گپ  @tarikhye

  • سید محمد حسین مرکبی
  • ۰
  • ۰

انگلیسی‌ها با کارگران نفت مثل برده رفتار می‌کردند:🔻
✖️یدالله خسروشاهی، در مورد اختلاف طبقاتی در آبادان سال 1327می گوید:
✖️«شدت اختلاف طبقاتی در حدی بود که می‌توان گفت آبادان در آن موقعیت یک آفریقای جنوبی دیگری بود .
✖️کارگرها در زاغه‌ زندگی می‌کردند که از حصیر ساخته شده بود. یا یک انبار بسیار بزرگی بود که مثلاً ده متر در دویست متر بود و به عنوان محل زندگی کارگران استفاده می شد❗️
✖️در این مراکز خانواده‌ها با بند و طناب مقداری پارچه دور خودشان کشیده بودند که در حکم حصار بود. و در هر یکی از این انبارها بین 50 تا 100 خانواده زندگی می کرد.
✖️در حالی‌ که نه تهویه‌ ای بود و نه امکانات بهداشتی‌ . تازه این‌ ها کسانی بودند که وضعشان بهتر بود وگرنه بقیه که در حصیرآباد و چادرآباد زندگی می‌کردند.»
🔹لازم به ذکر است یدالله خسروشاهی از چهره‌های مهم جنبش کارگری در ایران به شمار می‌رود. روایت او بخش‌های مهمی از شکل‌گیری مبارزات کارگران صنعت نفت را به تصویر کشیده است.
✖️به قول او انگلیسی‌ها برای سال‌ها با مردم مانندِ «برده» رفتار می‌کردند.
🔸او می گوید در سال 1327 یکی از مهم‌ترین خواسته‌های اعتصابیون در صنعت نفت، لغو تمام قراردادها با انگلیس و اخراج آن‌ها بود.
✖️خسروشاهی می گوید ملی شدن صنعت نفت ، یک خواست از بالا نبود که به فکر کسی خطور کرده باشد بلکه خواست مردمی بود که در این اعتصابات شرکت داشتند.
✔️منبع:
تاریخ شفاهی شورای کارگران نفت، گفت‌وگو با یدالله خسروشاهی

  • سید محمد حسین مرکبی
  • ۰
  • ۰

حقوق بشر

سابقه تاریخی حقوق بشر در فرانسه ، خودش یک چالش بزرگ است، ننگ است اگر کسی دنباله رو افکار این دول غیر متمدن باشد! ❀✿❀✿❀✿ کانال پنجره ای به تاریخ// در ایتا – سروش و گپ @TARIKHYE

  • سید محمد حسین مرکبی