فرهنگ و زندگی

نکات جذاب و حتی الامکان مفید برای نسل جوان

فرهنگ و زندگی

نکات جذاب و حتی الامکان مفید برای نسل جوان

وبلاگی با مطالب جدید و جذاب و مفید برای شما انشاءالله

  • ۰
  • ۰


خطر در کمین ثروتمند متقلب/قسمت دوم🔻
🔆 (این داستان تاریخی برای جوانها بسیار مفید است)/
🔸آرام آرام به اموال خود مغرور شد و خودش را از جمع کنار کشید ، به مردم به دید حقارت نگاه کرد. آنها را مسخره می کرد چون مردم پولی نداشتند اما او قصری ساخت که با روکش طلا و نقره آن را زینت داد.
لباس گران می پوشید و شترش را با جواهرات گران قیمت زینت می کرد. می گفت مال خودم است، هرطور دلم بخواهد می توانم زندگی کنم.
✖️وقتی گفتند زکات بده ، آنقدر امروز فردا کرد و بهانه آورد ، موسی گفت هر هزار دیناری که داری اقلا یک دینارش را بده ، به این هم راضی نشد و گفت من اصلا زکات نمی دهم.
🔸بعضی که ایمانشان ضعیف بود به فکر افتادند ، کاشکی ما هم مثل قارون بودیم!
✖️شیطان وسوسه می کرد که چون قارون از اقوام موسی است، موسی با او کاری ندارد!
🔸موسی بازهم مهلت داد تا قارون آخرین فکرش را بکند که زکات می دهد یا خیر؟
✖️قارون گفت موسی می خواهد من هم گدا باشم ، این مرد نمی تواند ثروت مرا ببیند.
🔸اطرافیانش گفتند چرا موسی را نابود نمی کنی؟
قارون گفت او آدم خوش نامی است اگر اورا بزنیم قوم بنی اسرائیل با ما در می افتند.
🔹ادامه دارد...

  • ۰۱/۱۰/۲۲
  • سید محمد حسین مرکبی

ثروت

جواهر

زکات

طلا

قارون

موسی

نوجوان

گنج

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی